بی خوابی

بی خوابی

بی خوابی

هیچ گونه کپی برداری از این وبلاگ بدون اجازه و بی ذکر نام نویسنده مجاز نیست...

وطن من زبان من است ، زبان من که مرا به کسی در دورترین نقطه از دنیا پیوند می دهد و از کسی در نزدیکی ام دور می کند...

هر چه می نویسم پنداری دلم خوش نیست و بیشتر آنچه در این روزها نبشتم همه آن است که یقین ندانم نبشتنش بهتر است از نانبشتنش .
ای دوست نه هر چه درست و صواب بوَد روا بوَد که بگویند...
و نباید در بحری افکنم خود را که ساحلش بدید نبود و چیزها نویسم «بی خود » که چون « وا خود » آیم بر آن پشیمان باشم و رنجور .
ای دوست می ترسم و جای ترس است از مکر سرنوشت ....
حقا و به حرمت دوستی که نمی دانم این که می نویسم راه «سعادت » است که می روم یا راه «شقاوت » .
و حقا که نمی دانم که اینکه نبشتم «طاعت » است یا « معصیت » .
کاشکی یکبارگی نادان شدمی تا از خود خلاصی یافتمی !
چون در حرکت و سکون چیزی نویسم رنجور شوم از آن به غایت .
و چون در معاملت راه خدا چیزی نویسم هم رنجور شوم .
و چون احوال عاشقان نویسم نشاید .
و چون احوال عاقلان نویسم هم نشاید .
و هر چه نویسم هم نشاید .
و اگر هیچ ننویسم هم نشاید .
و اگر گویم نشاید .
و اگر خاموش هم گردم نشاید .
و اگر این واگویم نشاید و اگر وانگویم هم نشاید ...
عین القضات

پیوندهای روزانه

.

چهارشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۷:۵۱ ق.ظ

در خبرها می خواندم که آقای علیرضا زرگر، مدیر جایزه ی مهرگان، "در اعتراض به ممانعت مسؤولان نمایشگاه از برگزاری نشست‌های علمی و ادبی جایزه مهرگان در روزهای دوشنبه نهم، چهارشنبه یازدهم و پنجشنبه دوازدهم اردیبهشت‌ماه ۱٣٩٨، عصر سه‌شنبه دهم اردیبهشت‌ماه غرفه خود را در نمایشگاه کتاب تهران تعطیل کرد.
علیرضا زرگر با تأکید بر ضرورت رعایت حقوق اجتماعی و احترام به شأن و شخصیت نویسندگان و منتقدان گفت: به دنبال رفتار غیرمتعارف و نادرست دست‌اندرکاران نمایشگاه، تعطیل کردن غرفه جایزه مهرگان حداقل کاری بود که باید انجام می‌دادیم."
اول این که خیلی متأسفم که چنین اتفاقی افتاده است، چرا که با بریده شدن هر صدایی در جامعه، ما بیش تر در این منجلابی که درش افتاده ایم فرو می رویم... اما آقای زرگر با تیم داوری اش، سال گذشته برج سکوت را به دلیل این که نشر نیستان چاپ کرده بود، در بخش نهایی جایزه ی مهرگان شرکت ندادند! کیفیت داستانی و ادبی کتاب هایی که در بخش نهایی شرکت داشتند و جایزه گرفتند بماند بر عهده ی مخاطبان این خط... نکته رفتار دوگانه ای است که امثال آقای زرگر از خود نشان می دهند؛ وقتی خود در مقام تصمیم گیری قرار می گیرند و پای منافع شخصی و نزدیکی های قومی و قبیله ای در میان می آید، در برخورد حذفی (و البته چراغ خاموش و در سکوت) کوچک ترین تردیدی به خود راه نمی دهند و به نام جایزه ی ادبی، ادبیات و داستان را سلاخی می کنند اما وقتی همان برخورد با ایشان می شود، هیچ گونه برنمی تابند و به سرعت و شدت واکنش نشان می دهند و در پوستین مظلوم نمایی و حق خواهی فریادها می زنند!
الغرض، این ها را نوشتم شاید مگر فهمی اتفاق بیفتد... شاید مگر همه چیزمان به همه چیزمان بیاید... این گونه دوزیستی ها دیگر جواب نمی دهد، نمی شود موقع بار بردن مرغ بود و وقت تخم گذاشتن شتر... دم خروس که بیرون می زند، با قسم حضرت عباس پنهان شدنی نیست!

۹۸/۰۲/۱۸
حمیدرضا منایی

درباره ی ادبیات

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی