بی خوابی

بی خوابی

بی خوابی

هیچ گونه کپی برداری از این وبلاگ بدون اجازه و بی ذکر نام نویسنده مجاز نیست...

وطن من زبان من است ، زبان من که مرا به کسی در دورترین نقطه از دنیا پیوند می دهد و از کسی در نزدیکی ام دور می کند...

هر چه می نویسم پنداری دلم خوش نیست و بیشتر آنچه در این روزها نبشتم همه آن است که یقین ندانم نبشتنش بهتر است از نانبشتنش .
ای دوست نه هر چه درست و صواب بوَد روا بوَد که بگویند...
و نباید در بحری افکنم خود را که ساحلش بدید نبود و چیزها نویسم «بی خود » که چون « وا خود » آیم بر آن پشیمان باشم و رنجور .
ای دوست می ترسم و جای ترس است از مکر سرنوشت ....
حقا و به حرمت دوستی که نمی دانم این که می نویسم راه «سعادت » است که می روم یا راه «شقاوت » .
و حقا که نمی دانم که اینکه نبشتم «طاعت » است یا « معصیت » .
کاشکی یکبارگی نادان شدمی تا از خود خلاصی یافتمی !
چون در حرکت و سکون چیزی نویسم رنجور شوم از آن به غایت .
و چون در معاملت راه خدا چیزی نویسم هم رنجور شوم .
و چون احوال عاشقان نویسم نشاید .
و چون احوال عاقلان نویسم هم نشاید .
و هر چه نویسم هم نشاید .
و اگر هیچ ننویسم هم نشاید .
و اگر گویم نشاید .
و اگر خاموش هم گردم نشاید .
و اگر این واگویم نشاید و اگر وانگویم هم نشاید ...
عین القضات

پیوندهای روزانه

درباره ی تذکره الاولیاء

چهارشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۵، ۱۱:۲۱ ق.ظ

ما نتوانستیم تفکر غربی را آن گونه که در غرب کار کرد ، در خود جذب کنیم ... همه ی ان چه را هم که گرفتیم در سر شاخه های درختی تناور خلاصه می شود که تنه و ریشه ندارد ... فسلفه ی کانت را تصور کنید ؛ مجموعه ای از متافیزیک و هنر و اخلاق و مباحث روان شناختی و جامعه شناختی است که تار و پودشان در هم تنیده است ... نمی شود یک تکه اش را بنا بر نیاز برداشت و به مابقی توجه نکرد ... با این شیوه ، ما فرهنگ و هنر و اندیشه ای داریم شبیه فرانکشتاین که هر تکه اش از یک موجود است و در بی سلیقه ترین و زیان بارترین شکل موجود این ها را به هم چسبانده ایم ... برداشت علم هم همین گونه است ؛ اگر جدیدترین مسائل و اکتشافات علمی در جهان غرب اتفاق می افتد ، دلیلش این است که آن ها زیر بنای معرفتی اش را دارند و 2500 سال تاریخ تفکر و فلسفه ازشان پشتیبانی می کند ... ما می خواهیم آماده خوری کنیم ؛ جدیدترین شاخه های علمی را می خواهیم بدون زیربنای معرفتی اش برگیریم و استفاده کنیم ... نمی شود این ! نتیجه اش همین آشفته بازار موجود است ؛ اخلاق و جامعه ای که به انتهای زوال و انحطاط رسیده است !
از سال ها پیش با دوستان می گفتم که راه فرار از این انحطاط برگشت آثاری چون تذکره الاولیاست ... همه می خندیدند ... یکی از دوستان نقد می کرد این که فلان عارف رفت توی صحرا و هیزم جمع کرد و سر کول شیر انداخت که برایش تا خانه بیاورد ، کجایش بار معرفتی دارد !؟
به یک روایت این نقد درست است اما این بخش کوچکی از این گونه متون است ... قسمت بزرگی از مسائل طرح شده در این کتاب ها بار معرفی دارند ؛ در روان انسان کار کرده اند ... درباره ی مسائل اخلاقی که بسیار ... اتفاقأ مسائل اخلاقی مطرح شده در این متون غالبأ نگاهی پسامدرن و امروزی نسبت به امور دارند ... اگر حرف از دینداری است ، با نهایت تساهل و تسامح با مساله برخورد می شود ... سوی تاریک هستی همان قدر حق دارد که سوی روشن آن ... اگر این کتاب ها هیچ کارکردی نداشته باشند ، دست کم از ظهور جک و جانورانی مثل داعش کم می کنند ... دینی که حلاج و بایزید داشتند کجا و دین و مذهب ملاعمر و بن لادن و ابوبکر البغدادی کجا ؟
سید جواد طباطبایی به یک شکل دارد این کار را می کند ... از چند شال پیش ، وقتی دکتر سروش کار روی کلام معتزلی را آغاز کرد ، در واقع وارد همین حوزه شد ... چند سخنرانی جدیدش را هم که گوش دادم ، بیش تر از قبل روی این موضوع متمرکز بود ... جدی ترین تلاش را در این حوزه ، به گمانم دکتر نصرالله پورجوادی انجام می دهد با عنوان عرفان نو حلاجی ...
در بعد دیگر ، فانتزی هایی که در روایت هایی مانند تذکره الاولیا وجود دارد بی نظیر است ... این فانتزی ها وابسته به کهن ترین آرکی تایپ های ذهن انسان اند و در تمام طول زندگی انسان بر زمین ، در روان ما جاری بوده اند ... بازخوردی که این روایت ها در ذهن داستانویس دارند نمونه ندارد ... منبع شگفت انگیزی از تخیل هستند که در فرآیند خلق متن ادبی ، چه به صورت بینامتن و یا استحاله به شکل های دیگر روایی ، کارکرد دارند ...

۹۵/۰۱/۲۵
حمیدرضا منایی

اندیشه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی