.
يكشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۰۴ ق.ظ
می گویند آخرین غزل مولانا که در آخرین شب حیاتش خطاب به سلطان ولد خواند این بود که ؛
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن
دردی است غیر مردن کانرا دوا نباشد
پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن
این حال مولانایی است که عصاره ی طرب بود و می گفت ؛ ای می بترم از تو من باده ترم از تو !
حالا دیگر پیش خودتان حساب کنید ما کجای کار ایستاده ایم و حال و روز مان به کجا خواهد کشید !
۹۴/۰۹/۰۱