.
جمعه, ۲۹ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۵۹ ق.ظ
به گمانم از شیخ ابوالحسن خرقانی باشد ؛ یا چنان باش که می نمایی یا چنان بنما که هستی ...
این
نگاه به اخلاق را در هیچ کدام از مکاتب اخلاقی سراغ ندارم ... یک مقدار
نیچه را به یاد می آورد ، ولی نه خیلی ... این نگاهی شگفت انگیز است به
اخلاق ... چون اصالت را از نیت و عمل ( حسن و قبح نظری ) به فاعل ( دوباره
همان حسن و قبح نظری)منتقل می کند ... آن هم چه فاعلی !؟ فاعلی که خودش
منشأ صدور حکم اخلاقی است و آن چه
می کند ملاک خیر و شر ... مولانا هم همین نگاه را در اخلاق دارد ... می
گوید به فعل نگاه نکن به آدمش نگاه کن ... ممکن است از آدمی در ظاهر فعل
قبیحی ببینی اما آن قبح را تو تعیین کنند ه نیستی چون او کامل است و تو
هستی که درک نمی کنی ... اگر درست یادم باشد می گوید ؛ ناقص ار زر گیرد
خاکستر شود /کامل ار خاک گیرد زر شود ( نقل به مضمون است ) از یک نگاه
رادیکال به این اخلاقی ملامتیه شکل می گیرد که غلو در اباحه است ... تفاوت
بین نگاه مولانا با شیخ ابوالحسن را شاید بتوان این گونه گفت که این نگاه
اخلاقی یک سان در این دو برای مولانا کاملا جنبه ی نخبه گرا دارد ( اخلاق
کاملان ) در صورتی که برای شیخ ابوالحسن اخلاقی کاملا توده ای و عوامانه
است که هر کس در هر کجا قادر به انجام آن است ...
پی
نوشت : چه اتفافی می افتد اگر یک جامعه گزاره ی اخلاقی بالا را به عنوان
الگو رعایت کند ؟ یعنی تمام طبیعت اولیه و ثانویه ی انسان ها بریزد روی
دایره و کسی پرده پوشی نکند ! شگفت انگیز است این اخلاق !
۹۴/۰۸/۲۹