بی خوابی

بی خوابی

بی خوابی

هیچ گونه کپی برداری از این وبلاگ بدون اجازه و بی ذکر نام نویسنده مجاز نیست...

وطن من زبان من است ، زبان من که مرا به کسی در دورترین نقطه از دنیا پیوند می دهد و از کسی در نزدیکی ام دور می کند...

هر چه می نویسم پنداری دلم خوش نیست و بیشتر آنچه در این روزها نبشتم همه آن است که یقین ندانم نبشتنش بهتر است از نانبشتنش .
ای دوست نه هر چه درست و صواب بوَد روا بوَد که بگویند...
و نباید در بحری افکنم خود را که ساحلش بدید نبود و چیزها نویسم «بی خود » که چون « وا خود » آیم بر آن پشیمان باشم و رنجور .
ای دوست می ترسم و جای ترس است از مکر سرنوشت ....
حقا و به حرمت دوستی که نمی دانم این که می نویسم راه «سعادت » است که می روم یا راه «شقاوت » .
و حقا که نمی دانم که اینکه نبشتم «طاعت » است یا « معصیت » .
کاشکی یکبارگی نادان شدمی تا از خود خلاصی یافتمی !
چون در حرکت و سکون چیزی نویسم رنجور شوم از آن به غایت .
و چون در معاملت راه خدا چیزی نویسم هم رنجور شوم .
و چون احوال عاشقان نویسم نشاید .
و چون احوال عاقلان نویسم هم نشاید .
و هر چه نویسم هم نشاید .
و اگر هیچ ننویسم هم نشاید .
و اگر گویم نشاید .
و اگر خاموش هم گردم نشاید .
و اگر این واگویم نشاید و اگر وانگویم هم نشاید ...
عین القضات

پیوندهای روزانه

درباره ی اروتیسم

دوشنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۰۹ ب.ظ


دوستی از تعریف اروتیسم سئوال کرد ... من تعریف مشخصی از اروتیسم ندارم و جایی هم چیزی به چشمم نخورده است ... شاید یک دلیل برای این تعریف ناشدگی لغزنده و معلوم نبودن استانداردها در جوامع مختلف و یا خرده فرهنگ های در درون یک جامعه باشد ... اما شاید در یک نگاه کلی بتوان اروتیسم را به جنبه های زیباشناسانه ی عشق ورزی و تنانگی ارجاع داد که مبتنی بر قاعده ی کلی جذب و دفع است ... به عبارت دیگر قرار گرفتن مخاطب در معرض درک و حضوری پارادوکسیکال ... در بافت اروتیک یک اثر (متن) سیاهی و تاریکی به همان مقدار نقش دارد که روشنایی و سفیدی ... پوشیدگی همان مقدار مهم است که عریانی ... هر نقطه ی عریان در تقابل با نقطه ای پوشیده است ... گفتن برای باز نگفتن است و نگفتن برای باز گفتن ...
اما این که حد و مرز و تعادل بین این تضادها کجاست و چه هنگام یک اثر در حوزه ی اروتیسم معنا می دهد و یا به سمت پورنوگرافی میل می کند ، وابسته به تاریخ ذهن مخاطب و جامعه ی هدف است ...
از دیگر سو شاید تعادل بین روشنایی و تاریکی و عدم غلبه ی هر یک ار این دو بر هم ، وجهه ی دیگری است که آن را از پونوگرافی متمایز می کند ، پس از این رو شاید بتوان گفت آن متنی که تجربه ای از تنانگی و عشق ورزی را در چهار چوبی قابل تأویل و تفسیر بررسی می کند و به برقراری رابطه بین ذهن مخاطب با متن می انجامد ، متنی اروتیک است ...

+ زاویه ی دید این مقاله متفاوت از چیزی است که گفتم اما خواندنش خالی تز لطف نیست .


۹۴/۰۸/۲۵
حمیدرضا منایی

اندیشه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی