درباره ی مفهوم سکس
مفهوم سک*س ( همبستری ، همخوابگی ، جماع
و... ) در دوره ی سنت به صرف تولید مثل توجه می کند و نقطه ی مرکزی آن همان
است ... اما در دوره ی جدید ما با مفهومی دیگر از سک*س روبه رو ایم که
شاید بتوان آن را در یک جمله خلاصه کرد ؛ سک*س فقط برای سک*س ...
این
گزاره دو رویکرد عمده در خود نهفته دارد ؛ اول رویکرد پور*نو*گرا*ف و دیگر
اروتی*سم ( گفتن این نکته ضرورت دارد که در جهان عینی و مصداق ها حد و مرز
روشنی نمی توان بین این دو رویکرد ترسیم کرد )
اما در برخورد دو تن ، چه
پو*رن چه اروتی*ک ، برخلاف ادعای جهان مدرن ما با مفهوم سک*س فقط برای
سک*س رو به رو نیستیم ... انسان معاصر شبکه ای در هم تنیده از ترس ها و
اضطراب ها و افسردگی هاست ... آن چنان که شاید وجودی فارغ از این ویژگی ها
پیدا نشود ... این همان نقطه ی چرخش و قلب معنا در جمله ی یاد شده است ...
آن چنان که می تواند حکم ابتدایی را نقض کند و در خوش بینانه ترین شکل به
کشف امکان نهفته در گزاره بپردازد که؛ آیا سک*س فقط برای سک*س امکان پذیر
است !؟
وقتی انسان در اضطرابی دائمی است ، دست کم در دو مقوله ی " بودن "
و " به سوی مرگ رفتن " ، آیا می شود فارغ از این اضطراب ها دیگری را تجربه
کرد !؟
البته نمی توان معنای کلی گزاره ی فوق را نفی کرد ، اما سک*س
فقط برای سک*س به نظر تجربه ای خاص می آید که کمی از انسان ها توانایی
رسیدن و درک این معنا را دارند و نه آن چنان که شعار دنیای مدرن است ؛
تجربه ای عام و قابل دسترس ...
از دیگر سو به نظر می آید برآیند عام از
سک*س در دنیای معاصر تخلیه ی اضطراب ها و ترس هاست و به همین علت ، و فارغ
از هرگونه ارزش گذاری اخلاقی ، وزنه ی پور*نو*گرا*فی در تقابل با اروتی*سم
قطعأ سنگینی می کند...