بی خوابی

بی خوابی

بی خوابی

هیچ گونه کپی برداری از این وبلاگ بدون اجازه و بی ذکر نام نویسنده مجاز نیست...

وطن من زبان من است ، زبان من که مرا به کسی در دورترین نقطه از دنیا پیوند می دهد و از کسی در نزدیکی ام دور می کند...

هر چه می نویسم پنداری دلم خوش نیست و بیشتر آنچه در این روزها نبشتم همه آن است که یقین ندانم نبشتنش بهتر است از نانبشتنش .
ای دوست نه هر چه درست و صواب بوَد روا بوَد که بگویند...
و نباید در بحری افکنم خود را که ساحلش بدید نبود و چیزها نویسم «بی خود » که چون « وا خود » آیم بر آن پشیمان باشم و رنجور .
ای دوست می ترسم و جای ترس است از مکر سرنوشت ....
حقا و به حرمت دوستی که نمی دانم این که می نویسم راه «سعادت » است که می روم یا راه «شقاوت » .
و حقا که نمی دانم که اینکه نبشتم «طاعت » است یا « معصیت » .
کاشکی یکبارگی نادان شدمی تا از خود خلاصی یافتمی !
چون در حرکت و سکون چیزی نویسم رنجور شوم از آن به غایت .
و چون در معاملت راه خدا چیزی نویسم هم رنجور شوم .
و چون احوال عاشقان نویسم نشاید .
و چون احوال عاقلان نویسم هم نشاید .
و هر چه نویسم هم نشاید .
و اگر هیچ ننویسم هم نشاید .
و اگر گویم نشاید .
و اگر خاموش هم گردم نشاید .
و اگر این واگویم نشاید و اگر وانگویم هم نشاید ...
عین القضات

پیوندهای روزانه

پرنده ی خار زار

جمعه, ۱۵ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۱۲ ب.ظ


دیشب فیلم پرنده ی خارزار را می دیدم ... پیش تر این فیلم را دیده بودم ، حدود ده - یازده سال پیش ... همان وقت هم از روی نسخه ی اصلی کپی گرفتم که دیشب دیدمش ... کاری بود که معمولأ نمی کنم ... کپی گرفتن را می گویم ... در این سال ها هر وقت چشمم به این کپی ها می افتاد از کارم تعجب می کردم ... دوباره دیدن شان جوابی بود برای سئوالم ... میان همه ی کارهای کلاسیک که دیده ام و خوانده ام ، فیلم پرنده ی خارزار چیز دیگری است ... فیلم اثری کلاسیک است و از نظر فرم روایی چیزی برای گفتن ندارد ... بازی ها هم به غیر چند مورد اکثرأ غلو شده هستند و چنگی به دل نمی زنند ... اما داستان فیلم به طرز شگفت آوری تأثیر گذار است ... عمده ی این تأثیر گذاری هم از دیالوگ های دقیق اثر نشأت گرفته اند ... دیالوگ ها خیلی حساب شده و به جا به کار می روند  و نمونه های کاملی هستند از حد و مرز و چگونگی شکل گیری دیالوگ در درام ... جدای از این ، در بخش محتوایی اثر ما با شخصیت هایی بسیار دقیق روبه رو هستیم ... شخصیت هایی که به نوبت می آیند وبه واسطه ی دیالوگ پرده از راز زندگی شان برمی دارند ... بسیاری از دیالوگ های فیلم اشاره هایی دقیق است به مسائل ازلی و ابدی انسان ها ... آن قدر که من به کرات غافل گیر شدم ... و این بر می گردد به قدرت خالق اثر و نویسنده ی آن که از یک طرف ظرایف انسانی را بسیار خوب شناخت و از طرف دیگر درامی این چنین شکوهمند و اثر گذار خلق کرد که حتی بعد از گذشت سال ها هنوز تر و تازه است ...

عنوان اصلی کتاب مرغان شاخسار طرب است


۹۴/۰۸/۱۵
حمیدرضا منایی

درباره ی فیلم

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی