بی خوابی

بی خوابی

بی خوابی

هیچ گونه کپی برداری از این وبلاگ بدون اجازه و بی ذکر نام نویسنده مجاز نیست...

وطن من زبان من است ، زبان من که مرا به کسی در دورترین نقطه از دنیا پیوند می دهد و از کسی در نزدیکی ام دور می کند...

هر چه می نویسم پنداری دلم خوش نیست و بیشتر آنچه در این روزها نبشتم همه آن است که یقین ندانم نبشتنش بهتر است از نانبشتنش .
ای دوست نه هر چه درست و صواب بوَد روا بوَد که بگویند...
و نباید در بحری افکنم خود را که ساحلش بدید نبود و چیزها نویسم «بی خود » که چون « وا خود » آیم بر آن پشیمان باشم و رنجور .
ای دوست می ترسم و جای ترس است از مکر سرنوشت ....
حقا و به حرمت دوستی که نمی دانم این که می نویسم راه «سعادت » است که می روم یا راه «شقاوت » .
و حقا که نمی دانم که اینکه نبشتم «طاعت » است یا « معصیت » .
کاشکی یکبارگی نادان شدمی تا از خود خلاصی یافتمی !
چون در حرکت و سکون چیزی نویسم رنجور شوم از آن به غایت .
و چون در معاملت راه خدا چیزی نویسم هم رنجور شوم .
و چون احوال عاشقان نویسم نشاید .
و چون احوال عاقلان نویسم هم نشاید .
و هر چه نویسم هم نشاید .
و اگر هیچ ننویسم هم نشاید .
و اگر گویم نشاید .
و اگر خاموش هم گردم نشاید .
و اگر این واگویم نشاید و اگر وانگویم هم نشاید ...
عین القضات

پیوندهای روزانه

.

سه شنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۳۳ ب.ظ


اگر جهل و خواست عمومی نسبت به آن را کنار بگذاریم ، نداشتن حافظه ی تاریخی بدترین و لاعلاج ترین بلایی است که ایرانیان به آن گرفتارند ... از جنبش مشروطه به این طرف تمام اتفاقات اجتماعی سیاسی در ویژگی خواست حداکثری وجه اشتراک دارند ... نگاه کنید به جنبش مشروطه ، به انقلاب 57 ، به 8 سال جنگ و حتی جنبش سبز و خیلی اتفاقات دیگر ... مردم در نهایت خواست و امیدواری به قضایا نگاه می کنند ، طوری که انگار یک شبه تمام مشکلات حل خواهد شد ... این همان نقطه ی آسیب پذیری ما در تمام دوران بوده است ... این خواست حداکثری چشم ما را نسبت به آن چه در واقع امر اتفاق می افتد می بندد ... نگاه کنید به همین توافق اخیر ... نمی توان خوش حال نبود اما اتفاق شگفت انگیزی در کوتاه مدت ( و یا میان مدت ) به نفع مردم نخواهد افتاد ... در بعد اقتصادی تمام زیر ساخت ها ویران شده است و شکاف فقیر و غنی آن چنان گسترده است که ورود سرمایه های جدید صرفأ این شکاف را گسترده تر خواهد کرد ... در بعد فرهنگی که وضع فاجعه بار است و به چنان انحطاط و از خود دور افتادگی دچاریم که معلوم نیست چه چیزی می تواند ما را کمی به خود آورد ...
بعید می دانم در کوتاه مدت مردم نفعی از سفره ی این توافق ببرند و نانی از قبلش بخورند ... این خواست حداکثری هم که درباره ی توافق با آن روبه رو ایم چیزی جز گمراه شدنی دیگر و به آدرس اشتباه رفتن ، برای مردم دستاوردی ندارد ... تنها یک چیز و یک اتفاق باعث تغییر در شرایط موجود خواهد شد ؛ این که ما فهم خودآگاهی تاریخی مان را گسترش دهیم و از یک سوراخ هزار بار گزیده نشویم ... این فهم هم شکل نمی گیرد مگر این که نگاه ما مردم به خودمان باشد و ضعف های فرهنگی خود را درمان کنیم ... و گرنه همیشه منتظر منجی و اتفاقی از بیرون هستیم تا شرایط ما را دگرگون کند ...

پانوشت : این توافق یک خوبی خیلی خوبش این است که بهانه ی روابط بین الملل را از دست روحانی می گیرد ، شاید مگر در دو سال باقی مانده فکری به حال وضعیت اسفناک داخلی بکند و یکی دو تایی از آن همه وعده را دنبال کند ...


۹۴/۰۴/۲۳
حمیدرضا منایی

روز نوشت94

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی