اخلاق سکس
اخلاق در دنیای معاصر دیگر آن اخلاق خطی و تک ساحتی جهان سنت نیست که به
صرف ارزش گذاری های از پیش تعیین شده ، مسائل زندگی انسان را در دو گزینه ی
حسن و قبح ذاتی بتواند خلاصه کند ... مسائلی که انسان ها به شکل روزمره در
دنیای معاصر با آن برخورد می کنند ، از چنان تنوعی در مقدمات برخوردارند
که شاید رسیدن به نتیجه ای اخلاقی ثابت و لایتغیر ، جز در مواردی معدود ،
محال نشان می دهد ... با این رویکرد ما نمی توانیم از یک اخلاق که تمامی
حوزه های زندگی بشر را پوشش می دهد ، حرف بزنیم ... آن چه
در واقع امر اتفاق می افتد مجموعه ای از حوزه های جزیره وار اخلاقی است که
بنا به مقتضا فعلیت می یابند ... از این دست می توان به اخلاق سیاسی ،
اخلاق دین داری ، اخلاق حرفه ای یا شبیه این ها اشاره کرد که لزومآ
همپوشانی ای در بین شان وجود ندارد ...
میان حوزه های اخلاقی که می
توان باز شناسی کرد ، یکی از مهجور ترین ها و مغفول ترین ها ، حوزه ی اخلاق
سکس است ... در این حوزه مفاهیم اخلاقی آن چنان دچار تغییر و تحول شده اند
که شاید ساده ترین و پیش پا افتاده ترین مفاهیم ، بار معنایی متفاوتی نسبت
به آن چه پیش از آن بوده پیدا کرده اند ... در این فضای تیره و تار اخلاق
دوره ی سنت جوابگو نیست و از طرف دیگر پی ریزی و طرح هر گونه اخلاق جدید ،
از آن جا که نمی تواند تمام گرایش ها را در خود جمع کند ، محال می نماید
... ضرورتی که از این حرف ناشی می شود این است که انسان معاصر در حوزه ی
سکس ، با اخلاقی به شدت فردی شده و جزء نگر روبه روست ... به روایت دیگر
معیار رعایت اخلاق در سکس و رابطه ی تنانگی چیزی نیست جز قالب رفتاری دو
آدمی که بر سر موضوعی به تفاهم و توافق رسیده اند ... آن چنان که عملی بین
یک زوج می تواند نشانه ی رعایت اخلاق باشد و همان عمل برای زوجی دیگر نشان
گر عدم رعایت اخلاق ... نکته ی بسیار مهمی که این جا تعیین کننده ی اخلاقی
بودن یک رفتار است چیزی نیست جز اصل لذت که همنشینی اش با اخلاق خود متضمن
رابطه ای پارادوکسیکال است ؛ از یک طرف برآورده شدن لذت ، امری اخلاقی است و
عدم برآورده شدن آن غیر اخلاقی ... حال اگر تصور کنیم اوج لذت بری و
ارگاسم وابسته به عنصری خارج از رابطه ی یک زوج باشد ، برآورده کردن یا
نکردنش عملی اخلاقی است در عین این که برآورده کردن یا نکردنش عملی غیر
اخلاقی است ...
پانوشت : برای این موضوع پیش و بیش از راه حل و جواب ، به طرح مسأله نظر دارم برای همین از آوردن مثال هایی که در ذهن داشتم و می توانست به باز شدن مفهوم کمک کند ، اجتناب کردم ...