بی خوابی

بی خوابی

بی خوابی

هیچ گونه کپی برداری از این وبلاگ بدون اجازه و بی ذکر نام نویسنده مجاز نیست...

وطن من زبان من است ، زبان من که مرا به کسی در دورترین نقطه از دنیا پیوند می دهد و از کسی در نزدیکی ام دور می کند...

هر چه می نویسم پنداری دلم خوش نیست و بیشتر آنچه در این روزها نبشتم همه آن است که یقین ندانم نبشتنش بهتر است از نانبشتنش .
ای دوست نه هر چه درست و صواب بوَد روا بوَد که بگویند...
و نباید در بحری افکنم خود را که ساحلش بدید نبود و چیزها نویسم «بی خود » که چون « وا خود » آیم بر آن پشیمان باشم و رنجور .
ای دوست می ترسم و جای ترس است از مکر سرنوشت ....
حقا و به حرمت دوستی که نمی دانم این که می نویسم راه «سعادت » است که می روم یا راه «شقاوت » .
و حقا که نمی دانم که اینکه نبشتم «طاعت » است یا « معصیت » .
کاشکی یکبارگی نادان شدمی تا از خود خلاصی یافتمی !
چون در حرکت و سکون چیزی نویسم رنجور شوم از آن به غایت .
و چون در معاملت راه خدا چیزی نویسم هم رنجور شوم .
و چون احوال عاشقان نویسم نشاید .
و چون احوال عاقلان نویسم هم نشاید .
و هر چه نویسم هم نشاید .
و اگر هیچ ننویسم هم نشاید .
و اگر گویم نشاید .
و اگر خاموش هم گردم نشاید .
و اگر این واگویم نشاید و اگر وانگویم هم نشاید ...
عین القضات

پیوندهای روزانه

.

دوشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۸، ۰۱:۵۹ ب.ظ

یکی از شیوه هایی که لمپن ها و پوپولیست ها برای ترویج اندیشه و یک سان سازی استفاده می کنند، «تقلیل ارزش اثر» است، به این معنا که ملاک دانش و تخصص انجام یک کار را تا مفهوم سلیقه پایین می کشند... برای مثال اگر نقاشی یک کودک پنج ساله و نقاشی ای از پیکاسو را در معرض داوری شان بگذارید، نقاشی کودک را انتخاب می کنند با این توضیح که سلیقه ی من این است! در لایه های عمیق تر این گونه انتخاب ها دو انگیزه وجود دارد؛ اول: نادانی نهفته در ذات پوپولیسم و لمپنیسم... دوم: از میدان به در کردن نخبگی تا هماورد و مَحَکی جدی برای سنجش ابتذال وجود نداشته باشد...
اما جایگزین این ضعف دانش و تخصص در میان ایشان، فضای مجازی است... سیاهی لشکری که با ابتذال عکس روزمره و ویدئوی یک دقیقه ای و مطالب سطحی تغذیه شده است، پیاده نظام و مشتری های ثابت این دکان ها به شمار می روند... در این نگاه دانش و تخصص انجام کار در فرم و محتوا دیگر ملاک نیست، بلکه ملاک تعداد فالوئرها و پروپاگاند رسانه ای، در میان این سیاهی لشکر و فضای مجازی است...

پی نوشت: یک ویژگی منحصر به فرد سیاهی لشکر یا مصرف کنندگان ابتذال این است که سطح سلیقه اش چنان سقوط کرده و الینه شده است که خود عاملی برای تبلیغ ابتذال می شود... گاهی می شنوم که فلان کتاب سر و صدای زیادی به پا کرده و مورد توجه قرار گرفته است، یا کسی معرفی می کند که بخوانم... بارها چنین کتاب هایی را دست گرفته ام جز پوکی و پوچی در محتوا و اجرا چیزی ندیده ام... یکی از این کتاب ها آن چنان در زبان فارسی ضعف داشت و پر از غلط بود که بعید می دانم نویسنده اش توان نوشتن یک صفحه مطابق رسم الخط سالم را داشته باشد... نکته اما اینجاست که طیف گسترده ی مصرف کنندگان ابتذال که اتفاقأ در میان شان نویسندگان فرومایه و میان مایه هم فراوان است، زیر بار نمی روند و به شدت از چنان کارهایی دفاع می کنند!
پوپولیسم و لمپنیسم با دیکتاتوری فقط در این نقطه است که به هم نزدیک می شوند و منافع مشترک دارند و جبهه ی یکسان می گیرند؛ حذف نخبگی و سیاهی لشکری که تا پای جان از ابتذال و اشتباه دفاع می کند...

۹۸/۰۳/۰۶
حمیدرضا منایی

درباره ی ادبیات

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی