بی خوابی

بی خوابی

بی خوابی

هیچ گونه کپی برداری از این وبلاگ بدون اجازه و بی ذکر نام نویسنده مجاز نیست...

وطن من زبان من است ، زبان من که مرا به کسی در دورترین نقطه از دنیا پیوند می دهد و از کسی در نزدیکی ام دور می کند...

هر چه می نویسم پنداری دلم خوش نیست و بیشتر آنچه در این روزها نبشتم همه آن است که یقین ندانم نبشتنش بهتر است از نانبشتنش .
ای دوست نه هر چه درست و صواب بوَد روا بوَد که بگویند...
و نباید در بحری افکنم خود را که ساحلش بدید نبود و چیزها نویسم «بی خود » که چون « وا خود » آیم بر آن پشیمان باشم و رنجور .
ای دوست می ترسم و جای ترس است از مکر سرنوشت ....
حقا و به حرمت دوستی که نمی دانم این که می نویسم راه «سعادت » است که می روم یا راه «شقاوت » .
و حقا که نمی دانم که اینکه نبشتم «طاعت » است یا « معصیت » .
کاشکی یکبارگی نادان شدمی تا از خود خلاصی یافتمی !
چون در حرکت و سکون چیزی نویسم رنجور شوم از آن به غایت .
و چون در معاملت راه خدا چیزی نویسم هم رنجور شوم .
و چون احوال عاشقان نویسم نشاید .
و چون احوال عاقلان نویسم هم نشاید .
و هر چه نویسم هم نشاید .
و اگر هیچ ننویسم هم نشاید .
و اگر گویم نشاید .
و اگر خاموش هم گردم نشاید .
و اگر این واگویم نشاید و اگر وانگویم هم نشاید ...
عین القضات

پیوندهای روزانه

.

يكشنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۶، ۰۹:۳۴ ب.ظ

صورت مسأله؛ چند وقتی است که در آمریکا و فرانسه موجی از افشاگری های آزارهای جنسی به راه افتاده است... در این میان فمنیست ها در نیود تعریف مشخص و عینی از آزار جنسی( تعریف وجود دارد ولی به رسم ناقص)، فرصت پیدا کرده اند که مفهوم آزار را گسترش بدهند و هر نوع نزدیکی مرد به زن را که بر مبنای جنسیت است، مصداقی از حمله و در نهایت غیر قانونی و غیر اخلاقی بدانند... چند روز پیش اما صد نفر از زنان تأثرگذار فرانسه بیانیه ای امضا کردند که هر گونه نزدیکی جنسیتی مرد به زن مصداق آزار جنسی نیست و "لاس زدن" مردها و زنانگی زن ها کارکردی روانی و بسیار انسانی است و هیچ جای مذمت و تقبیح ندارد... اما بعد از چند روز فشارها از طرف فمنیست ها آن چنان زیاد شد که کاترین دنوور، هنرپیشه ی معروف فرانسوی به ناچار امضای خود را پس گرفت و اظهار پشیمانی کرد...

اما برای فهم موضوع می باید به لایه های پایین تر و تاریخی موضوع نگاه کنیم؛ بزرگ ترین سفسطه ی دوره ی مدرن ایجاد دوگانه ی (قیاس دو وجهی) سنتی یا مدرن بود... به این معنا که مدرنیسم برای سنت زدایی و حذف کامل سنت قضیه ای با این الگو ایجاد کرد که هر چیز مدرن و جدید بهتر، کاراتر و البته محق است و هر آن چه سنتی است کهنه و ناکارآمد و غیر محق( بخوانید امّلی)... برای فهم موضوع می توان به دو مقوله ی خانه (سکونت) و آب ( در این مورد سیستم آبیاری) در ایران توجه کرد؛ در تقابل این دو مفهوم، مدرنیسم بر سنت پیروز شد و خانه های سنتی و اصیل ایرانی با باور غلط ناکارآمدی تبدیل به برج و آپارتمان شدند و اگر کسی می گفت خانه ی سنتی را دوست می دارد مساوی بود با نادانی و حرکت برخلاف جهت زمانه... یا در مثال آب و آبیاری سیستم قنات که هزاران سال جوابگوی نیازهای ایرانیان بود زیر ضرب چاه های عمیق و پربازده( البته در کوتاه مدت) نابود شد...

چیزی را که در این بین بر آن تأکید دارم محق بودن سنت و محکومیت مدرنیسم نیست، بلکه دوگانه ای بود که جهان مدرن برای نابودی سنت بکار گرفت؛ در سفسطه شیوه ای وجود دارد که یکی از طرفین قضایای مورد ادعا و نظر خود را در غالب مسلمات و مشهورات بیان می کند، طوری که مخالفت با آن، مخالفت با عقل و منطق و اخلاق ( و در جهان اسلام مخالفت با فطرت انسان) به نظر برسد... مثلأ در مورد چاه های آب عمیق به محض این که کسی با آن مخالفت می کرد، مقدار زیاد آب استخراجی را نشانش می دادند که مقابلش قنات جز باریکه آبی نبود... و مسلم بود مخالفت با آن مخالفت با عقل و منطق و پیش رفت است!

برگردم به صورت مسأله ی آغازین؛ کاری که فمنیست ها می کنند همان تقابلی سوفسطایی گونه ای است که مدرنیسم واضع ش بود... در مورد بالا کسی مثل کاترین دنوور معتقد است که هر گونه نزدیکی جنسیتی مرد به زن مصداق آزار جنسی نیست اما فمنیست ها با وانمود کردن ادعای شان با وجهه ی اخلاقی و علمی و قانونی و انسانی چنان فضایی درست کردند که حرف کاترین دنوور غیر اخلاقی و غیر انسانی به نظر برسد و زیر فشار ناچار به عذر خواهی شود...

۹۶/۱۱/۰۱
حمیدرضا منایی

درباره ی انسان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی