.
سه شنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۵، ۰۲:۰۳ ق.ظ
کجا گم شده ای
که من در هیچ کجای جهان آرام نمی گیرم
کوچه ها و خیابان ها را پیاده می روم
هر روز مسافران مترو را
یک به یک نگاه می کنم
و فصل به فصل
در مسیر بادهای سرگردان
تو را نفس می کشم...
آه نیستی
و هزار شعر ناسروده
در سینه می جوشد
نیستی و شراب ها مست نمی کنند
و من ضرورت درد سر خمار شده ام
نیستی که من در پیش خود،
پرسشی بی جواب مانده ام...بازنویسی:95/11/5
۹۵/۱۱/۰۵