.
پنجشنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۴۱ ب.ظ
چه قدر نمی شود که تو باشی
که پنجره لبریز بوی خاک باران خورده باشد
که سکوت باشد
که خوشنودی میان تن و روان
بی خیال پرسه زند
و معجزه ی قهوه و سیگار ما را رستگار کند...
آن سوی پنجره
شب بر کوه ها و درختان و خانه ها فرو می ریزد
و این سو،
اندوه تمام تاریک مرا می بلعد...
۹۵/۱۰/۲۳