بی خوابی

بی خوابی

بی خوابی

هیچ گونه کپی برداری از این وبلاگ بدون اجازه و بی ذکر نام نویسنده مجاز نیست...

وطن من زبان من است ، زبان من که مرا به کسی در دورترین نقطه از دنیا پیوند می دهد و از کسی در نزدیکی ام دور می کند...

هر چه می نویسم پنداری دلم خوش نیست و بیشتر آنچه در این روزها نبشتم همه آن است که یقین ندانم نبشتنش بهتر است از نانبشتنش .
ای دوست نه هر چه درست و صواب بوَد روا بوَد که بگویند...
و نباید در بحری افکنم خود را که ساحلش بدید نبود و چیزها نویسم «بی خود » که چون « وا خود » آیم بر آن پشیمان باشم و رنجور .
ای دوست می ترسم و جای ترس است از مکر سرنوشت ....
حقا و به حرمت دوستی که نمی دانم این که می نویسم راه «سعادت » است که می روم یا راه «شقاوت » .
و حقا که نمی دانم که اینکه نبشتم «طاعت » است یا « معصیت » .
کاشکی یکبارگی نادان شدمی تا از خود خلاصی یافتمی !
چون در حرکت و سکون چیزی نویسم رنجور شوم از آن به غایت .
و چون در معاملت راه خدا چیزی نویسم هم رنجور شوم .
و چون احوال عاشقان نویسم نشاید .
و چون احوال عاقلان نویسم هم نشاید .
و هر چه نویسم هم نشاید .
و اگر هیچ ننویسم هم نشاید .
و اگر گویم نشاید .
و اگر خاموش هم گردم نشاید .
و اگر این واگویم نشاید و اگر وانگویم هم نشاید ...
عین القضات

پیوندهای روزانه

.

پنجشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۱۲ ق.ظ

متن قدرتی قاهره دارد در همسان سازی تمام عناصر سازنده اش که چیزی نیستند جز خرده روایت ها ... هر خرده روایتی به صرف جهت گیری و گرایش به خارج از متن محکوم به حذف است ... این جا زمان عاملی تعیین کننده است ؛ قریب به اتفاق خرده روایت ها میل خروج از زمان روایی و غالب متن را دارند ... گسست زمان به مثابه در هم ریختگی گذشته و حال و آینده است و این چیزی است که متن (به عنوان قدرت غالب و قاهر ) آن را برنمی تابد تا بدان جا که در الگوی از پیش تعریف شده ای که به ذهن و زبان تحمیل می کند ، به راحتی دست به حذف خرده روایت ها می زند ....
متن قاهر این روزهای ما جام جهانی است ... از ایستگاه فضایی تا دورافتاده ترین روستاها در کره زمین ، همه درگیر فوتبال و جادوی مستطیل سبز شده اند ... اما خرده روایت ها به کار خویش مشغول اند ؛ جنگ رافضی _سنی در خاور میانه، بحران اقتصاد جهانی ، طالبان ، القاعده ، مشکلات گستره ی فقرا و بیکاران در برزیل و تظاهرات پیاپی شان ... یکی از نمونه های نزدیک به ما داعش است که با تیز هوشی تمام زمان مصادف با جام جهانی را برای گسترش جنگ انتخاب کرد ... در پس این انتخاب همین معنا نهفته است که قدرت غالب متن (جام جهانی ) تمام عناصر را به نفع خود مصادره می کند ... اگر خبری در این مورد پخش می شود نوع حرکتش طولی است ، یعنی تعداد کمی از آدم ها ( نخبگان سیاسی ) پیگیر آن می شوند ، در صورتی که همیشه حرکت در عرض ( پخش خبر میان توده ها) باعث واکنش خواهد شد ...
اما این فرصت طلبی ها به چالش کشیدن قدرت متن است ... در دراز مدت آن الگوی از پیش تعیین شده ی متن و جهت دهی به صداها و زمان ها فرو خواهد ریخت به دو علت ؛ اول تضعیف متن و دوم قدرت پیدا کردن خرده روایت ها ...
به نظر می رسد این جزء آخرین دوره های جام جهانی باشد که به عنوان متنی غالب و قاهر عمل می کند ... انرژی خرده روایت ها فعال شده است و هر کدام میل به متن شدن دارند ...

۹۴/۱۰/۱۰
حمیدرضا منایی

درباره ی داستان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی