بی خوابی

بی خوابی

بی خوابی

هیچ گونه کپی برداری از این وبلاگ بدون اجازه و بی ذکر نام نویسنده مجاز نیست...

وطن من زبان من است ، زبان من که مرا به کسی در دورترین نقطه از دنیا پیوند می دهد و از کسی در نزدیکی ام دور می کند...

هر چه می نویسم پنداری دلم خوش نیست و بیشتر آنچه در این روزها نبشتم همه آن است که یقین ندانم نبشتنش بهتر است از نانبشتنش .
ای دوست نه هر چه درست و صواب بوَد روا بوَد که بگویند...
و نباید در بحری افکنم خود را که ساحلش بدید نبود و چیزها نویسم «بی خود » که چون « وا خود » آیم بر آن پشیمان باشم و رنجور .
ای دوست می ترسم و جای ترس است از مکر سرنوشت ....
حقا و به حرمت دوستی که نمی دانم این که می نویسم راه «سعادت » است که می روم یا راه «شقاوت » .
و حقا که نمی دانم که اینکه نبشتم «طاعت » است یا « معصیت » .
کاشکی یکبارگی نادان شدمی تا از خود خلاصی یافتمی !
چون در حرکت و سکون چیزی نویسم رنجور شوم از آن به غایت .
و چون در معاملت راه خدا چیزی نویسم هم رنجور شوم .
و چون احوال عاشقان نویسم نشاید .
و چون احوال عاقلان نویسم هم نشاید .
و هر چه نویسم هم نشاید .
و اگر هیچ ننویسم هم نشاید .
و اگر گویم نشاید .
و اگر خاموش هم گردم نشاید .
و اگر این واگویم نشاید و اگر وانگویم هم نشاید ...
عین القضات

پیوندهای روزانه

به مناسبت روز جهانی زن

چهارشنبه, ۲ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۰۸ ب.ظ


تا به حال حتی یک مورد ندیده ام کسانی که به عنوان فمنیست در ایران فعالیت می کنند ، به شکل درست از مفهوم و سیر و تطور تاریخی آن آگاهی داشته باشند ... عمده ی برداشت های اشتباه در این حوزه در حول و حوش برابری زن و مرد می گردد ... اما در پی خواهد آمد که این برداشتی کاملا نادرست از مفهوم فمنیسم است ...

پست مدرنیسم مجموعه ای از جریان های اقلیتی است که در دوره ی مدرن به حاشیه رفتند و نادیده گرفته شدند ... بی راه نیست اگر عمده ترین این جریان ها را در دوره ی مدرن و در پی آن ، دوره ی پست مدرن ، حق زنان بدانیم که به عنوان نیمی از جمعیت کره ی زمین جایی در متن غالب نداشتند ... اما این حق به هیچ عنوان به معنای برابری خواهی نبود و نیست چرا که زنان در دوره ی مدرن **از نظر حقوقی و شخصیت اجتماعی با مردان همطراز شده بودند ... با گسترش مدرنیسم زنانی که در حق برابری با مردان موفق شده بودند ، در ساحت سیاست و قدرت خواهان سهم بیش تری از مردان شدند ... این حرف بزنگاه و معنای اصلی فمنیسم است در تطور تاریخی اش ... زنی که خود را در قدرت سیاسی برحق می داند و خواهان آن است ، دارای ذهنیتی فمنیستی است ... البته طیفی از گرایش های متفاوت در این حوزه وجود دارد که از ملایم تا رادیکال را شامل می شود ... برای گرایش رادیکال لوس ایری گاری مثال خوبی است ؛ او تا جایی پیش می رود که به انکار حضور مرد می انجامد و زن را موجودی خودبسنده می داند ... تاریخ از نظر او چیزی نسیت جز تاریخ قضیب وارگی  ... زنانی را که پستان های خود را برمی دارند تا به واسطه ی از بین رفتن نماد زنانگی از حق و قدرت بیش تری برخوردار شوند ، می توان در همین گرایش تندروانه ی اخیر دسته بندی کرد ... اما آن چه در نهایت می توان با تاکید برای  شناخت این جریان ذکر کرد همان خواست قدرت ( سیاسی ) و قبضه کردن آن است فارغ از این که گرایش فمنیستی ملایم باشد یا تندروانه ...

همانطور که گفته شد فمنیسم در غرب در بستری 300 ساله به وجود آمده است با متفکرانی که تئوری های آن را نو به نو تولید کرده اند ... ما هیچ کدام از این ها را نداریم نه بستر فکری و نه تئوری هایش را ... پس نمی توان به صرف یاد گرفتن چند تئوری وارداتی در این هوا افتاد که امکان چنین جنبشی در ایران وجود دارد یا بر فرض امکان داشتن آن ، می تواند خواست ها و نیازهای زنان ایران را از زنی شهری تا زنی روستایی برآورده کند ... هر حرکتی برای موفقیت می باید بر بستر شناخت عمیق و آگاهی جمعی- تاریخی صورت بگیرد و حق خواهی زن ایرانی هم از این قاعده مستثنی نیست ... اما این حرکت در ایران در درجه ی اول و از همه مهم تر مستلزم " خودآگاهی " زن ایرانی است ... من همواره این را با کسانی که گرایشات فمنیستی دارند مطرح کرده ام که تا زن ایرانی خود و تاریخ خود را نشناسد و حضور ( تاریخی )خود را منتقدانه نگاه نکند راه به جایی نمی برد ... ساده ترین و اشتباه ترین کاری که به کرات هم از طرف اکتیویست های این جنبش تکرار می شود ، انداختن بار گناهان عقب ماندگی زن ها بر دوش مردان است ... به تبع این حرف این تصور شکل می گیرد که دشمنی با مردان کلید حل مشکل است ... در چنین شرایطی است که یک خانم حق خود می داند که توی خیابان با مردان کورس بگذارد و به ایشان راه ندهد و یا با پرخاشگری به دنبال حقی باشد که حتی خود نمی شناسد و نمی داند که چیست ... این سخیف ترین و خاله زنک وار ترین برخوردی است که یک خانم می تواند با خود و جامعه به نام فمنیسم داشته باشد ...

من برای همه ی زن های کشورم ( و برای مردان ) عمیقأ آرزوی شناخت و معرفت می کنم ... چرا که اگر شناخت و خودآگاهی در وجودی گسترش پیدا کند به یقین حقوق خودش را در پی خواهد آورد ...

هزاران درود بر زنان این سرزمین بلا زده ...

 

**این دوره ی مدرن که از آن نام می برم زمانی بیش تر از 300 سال است ...

  یکشنبه ۱۷ اسفند۱۳۹۳


۹۴/۱۰/۰۲
حمیدرضا منایی

درباره ی انسان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی