.
برعکس آن چیزی که غالب مردم فکر می کنند
نبوغ هم راستا با تعقل نیست بلکه نبوغ همزاد و هم خانه ی دیوانگی است ...
واژه دیوانه خود به معنای دیو زده است ، به معنای آن که دیو در او لانه
کرده است ... معادل عربی این واژه ، یعنی مجنون هم عینأ به همین معنای جن
زده است ... خود واژه ی جن در عربی به معنای پوشیدگی ، پوشیده و غیب و غیبی
است ... از این معانی می توان به این نتیجه رسید که دیوانه یا مجنون اویی
است که نظر به ساحات و پوشیدگی هایی دارد که از چشم و نگاه دیگران به دور
است ... اما آن چه این دیوانگی را به سمت نبوغ متمایل می کند و یا احیانأ
از آن جدا ، شیوه ی بیان و شکل گفتار از آن معنایی است که در مخیله ی فرد
دیوانه در جریان است ... وقتی ما متوجه بیان یک فرد از معنایی پوشیده می
شویم در عرصه ی نبوغ قرار داریم و اگر متوجه آن معنای مورد نظر نشویم
دیوانه اش می خوانیم ...
از طرف دیگر عقل در معنای راسیونالیستی اش
تمامیت خواه است و حاضر نیست عرصه ی گسترده ی عرض اندام و تأثیر گذاری اش
را با هیچ یک از قوای شناختی دیگر تقسیم کند ... علت این که در جوامع بشری
دیوانگان در محیطی جدا نگهداری می شوند همین است ... عقل و شیوه ی شناخت
منطقی اش که بر پایه ی علت و معلول بنا شده ، جایی برای نیروهایی که جزمیتش
را برنتابند نمی گذارد ، زیرا پذیرش هر کدام از این شیوه های شناخت به
معنای نفی تعقل و جزمیت نهفته در آن است که بنای عقلانیت را در هم خواهم
کوبید ... برای همین دیوانگی و نبوغ در جوامع انسانی همواره در حاشیه است و
جهانی که بر پایه ی عقلانیت طراحی شده اجازه ی ظهوراتی این چنینی را در
متن نمی دهد ... از این رو دیوانگان و نوابغ همواره در حاشیه می مانند و
چه بسا این حاشیه از خون ایشان گلگون می شود و در سکوت و انزوا و داغ
دیوانگی خورده ، جان می دهند ... این اتفاق در کشورهای پیشرفته البته کم تر
پیش می آید چرا که در گذر قرون و پیدا شدن تجربه های مختلف ، شیوه های
طراحی شده تا جامعه از این استعداد ها حداکثر استفاده را ببرد ... اما در
جایی مثل کشور ما که سنت دیرینه ای در نخبه کشی داریم ، در بر پایه ی همان
سنت می چرخد *...
این دو سه روزه را با خیام بودم ، برای پایان بندی این مطلب از این رباعی چیزی بهتر سراغ ندارم ؛
از آمدن و رفتن ما سودی کو
از بافته ی وجود ما پودی کو
در چنبر چرخ جان چندین پاکان
می سوزد و خاک می شود دودی کو
* جالب این جاست که نخبه کشی در ایران نه بر پایه ی راسیون که برای حفاظت از سنت اتفاق می افتد ...
پانوشت : آن چه از معنای دیوانگی و جنون آورده ام نقلی قریب به یقین است اما یقینی نیست و برپایه ی حضور ذهنی با امکان وقوع خطا نوشته شده است ... کسی به عنوان ریفرنس استفاده نکند ...