بی خوابی

بی خوابی

بی خوابی

هیچ گونه کپی برداری از این وبلاگ بدون اجازه و بی ذکر نام نویسنده مجاز نیست...

وطن من زبان من است ، زبان من که مرا به کسی در دورترین نقطه از دنیا پیوند می دهد و از کسی در نزدیکی ام دور می کند...

هر چه می نویسم پنداری دلم خوش نیست و بیشتر آنچه در این روزها نبشتم همه آن است که یقین ندانم نبشتنش بهتر است از نانبشتنش .
ای دوست نه هر چه درست و صواب بوَد روا بوَد که بگویند...
و نباید در بحری افکنم خود را که ساحلش بدید نبود و چیزها نویسم «بی خود » که چون « وا خود » آیم بر آن پشیمان باشم و رنجور .
ای دوست می ترسم و جای ترس است از مکر سرنوشت ....
حقا و به حرمت دوستی که نمی دانم این که می نویسم راه «سعادت » است که می روم یا راه «شقاوت » .
و حقا که نمی دانم که اینکه نبشتم «طاعت » است یا « معصیت » .
کاشکی یکبارگی نادان شدمی تا از خود خلاصی یافتمی !
چون در حرکت و سکون چیزی نویسم رنجور شوم از آن به غایت .
و چون در معاملت راه خدا چیزی نویسم هم رنجور شوم .
و چون احوال عاشقان نویسم نشاید .
و چون احوال عاقلان نویسم هم نشاید .
و هر چه نویسم هم نشاید .
و اگر هیچ ننویسم هم نشاید .
و اگر گویم نشاید .
و اگر خاموش هم گردم نشاید .
و اگر این واگویم نشاید و اگر وانگویم هم نشاید ...
عین القضات

پیوندهای روزانه

.

جمعه, ۲۰ آذر ۱۳۹۴، ۰۴:۰۹ ب.ظ


وقتی روی برج سکوت کار می کردم به تبع شخصیت حرمله که در رستوران کار می کرد ، برای مدتی با مفهوم غذا درگیر بودم ... مطالب مفصلی حول و حوش غذا و سس ها و طعم ها نوشتم که در رمان به کارم نیامد ... هیچ وقت هم به صرافت نوشتنش در بی خوابی نیفتادم ، هر چند به نظرم مفاهیم کار شده ای است و نگاهی دگرگون به غذا دارد ... باب دیگری که بعد از مفهوم غذا برایم باز شد ، مقولاتی بود درباره ی نوشیدنی و انواع آن و ایجاد طعم های جدید ... بگذارید مسأله را این طور مطرح کنم که همه این ها ، یعنی نوشیدنی و غذا را ، تحت مفهوم بداهه پردازی و خلق در لحظه نگاه می کنم ... آن چه در پی می آید یکی از آخرین طعم هایی است که پیدا کرده ام ؛

چای سبز با زنجبیل

زنجبیل را با پوست خرد کنید و چند دقیقه در آب چوش بگذارید تا عطرش باز شود ... چای سبز را اضافه کنید و رویش آب جوش ببندید ... یک تکه نبات داخل قوری بیندازید و بگذارید برای سه چهار دقیقه دم بکشد ... قطعه ای لیمو ترش را درون لیوان بیندازید و چای سبز را رویش بریزید و میل کنید ...

نکته ها ؛

هر چه مقدار زنجبیل بیش تر و خردتر باشد طعم چای تندتر می شود ... 

نوشیدن این فرمول برای سرما خوردگی عالی است ...

سعی کنید به ترکیبی برسید که هیچ کدام از مزه ها غلبه پیدا نکند و همه چیز در هاله ای از راز باقی بماند ...

ایمان بیاورید راه بهتری برای گذراندن این عصر جمعه ی دلگیر وجود ندارد ، بنوشید و به این کار گوش کنید ...


۹۴/۰۹/۲۰
حمیدرضا منایی

برج سکوت

تدبیر منزل

نظرات (۳)

۲۰ آذر ۹۴ ، ۱۶:۴۹ فرشاد اشتری
زیباااا
اولش خواستم بگم "بازی آخر بانو" خیلی خوب بود ،چون حرف از نوشتن و رمان بود. ولی بعد منصرف شدم.
بعد یاد یکی افتادم که می گفت اگه ریاضیت خوب باشه آشپزیتم خوب می شه ، که چیزی نیست جز ترکیبات خلاقانه ،اما اینم نمی گفتم نمی گفتن لاله!
بعد خاطرم اومد که چه قدر از هرچی دمنوش و جوشونده و نوشیدنی گیاهی و غیر گیاهیه به جز چایی بدم میاد ، بازم گفتم "که چی آخه"! 
بالاخره نمی دونم کدومشو گفتم کدومشو نه . اصلا همیشه کامنت به نظرم چیز عجیبی بوده . 
پاسخ:
روایت داریم که حضرت باری یک هفته بعد از آفریتش زن دست زیر چانه گذاشت و حیران گفت : عجب ! آخه این حرف حسابش چیه !؟ :)
پس احتمالا زنانی که تو اون یک هفته خلق شدن خیلی آدم حسابی بودن، و الا فهم نود درصد فرزندان آدم یک ساعته حاصل میشه و نه حتی یک روزه :))
پاسخ:
:)


ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی