.
چهارشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۲۹ ق.ظ
گوست داگ یکی از اصیل ترین و " کم حرف ترین " شخصیت های سینماست و در پی این اصالت و پایبندی بی چون و چرا به اصول ، تنهایی اش حتمی است ... او در جهانی زندگی می کند که نیهلیسم ( در بستر سرمایه داری ) انسان ها و روابط شان را در حد یک کاریکاتور تقلیل داده است ... اما در این میان دو رابطه ی اصیل وجود دارد ؛ یکی رابطه با بستنی فروشی که به زبانی دیگر حرف می زند و زبان گوست داگ را نمی فهمد ( تأکید جارموش بر حذف زبان و شأن تنهایی زبان گوست داگ ) و رابطه ی دیگر با دختر بچه ای است که بنا بر کودک بودنش تجربه ای آن چنان بسیط و فراگیر از زندگی دارد که حتی می تواند جهان گوست داگ را علی رغم غیر قابل فهم بودن در خود جا دهد ... پس در این فرآیند ، تنهایی گوست داگ ، آن شخصیت پابند به اصول و اخلاق حرفه ای حتمی است تا جایی که مرگ انتخاب ناگزیر اوست ...
۹۴/۰۹/۰۴