.
پنجشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۳۲ ق.ظ
از آفتابی به آفتابی
از تنی به تنی
هر روز ظهر نیمه ی مرداداست انگار
امان از تشنگی
آرام نمی گیرد که ...
***
تن تو شاعر می کند آدم را ،
مست مست...
شعر یعنی تن تو ،
یعنی خشونت قلم بر بکارت کاغذ...
بیا که باید همه ی شب های شعر را
در سکوت برگزار کنیم ....
***
جشن خاموشی استعریانی این پیکر
در اندوه طرب ناک همه ی روزهایی که بی مهابا
از هیچ ،
گفتیم و گفتیم و گفتیم ...
***
من شاعر شعرهای ناسروده امو تن تو خاموش ترین شعرها
من شاعر واژه های سردم ،
می ترسم از هرم تن تو
آخر می دانم این تن ، به باد می دهد ما را ...
۹۴/۰۸/۱۴