بی خوابی

بی خوابی

بی خوابی

هیچ گونه کپی برداری از این وبلاگ بدون اجازه و بی ذکر نام نویسنده مجاز نیست...

وطن من زبان من است ، زبان من که مرا به کسی در دورترین نقطه از دنیا پیوند می دهد و از کسی در نزدیکی ام دور می کند...

هر چه می نویسم پنداری دلم خوش نیست و بیشتر آنچه در این روزها نبشتم همه آن است که یقین ندانم نبشتنش بهتر است از نانبشتنش .
ای دوست نه هر چه درست و صواب بوَد روا بوَد که بگویند...
و نباید در بحری افکنم خود را که ساحلش بدید نبود و چیزها نویسم «بی خود » که چون « وا خود » آیم بر آن پشیمان باشم و رنجور .
ای دوست می ترسم و جای ترس است از مکر سرنوشت ....
حقا و به حرمت دوستی که نمی دانم این که می نویسم راه «سعادت » است که می روم یا راه «شقاوت » .
و حقا که نمی دانم که اینکه نبشتم «طاعت » است یا « معصیت » .
کاشکی یکبارگی نادان شدمی تا از خود خلاصی یافتمی !
چون در حرکت و سکون چیزی نویسم رنجور شوم از آن به غایت .
و چون در معاملت راه خدا چیزی نویسم هم رنجور شوم .
و چون احوال عاشقان نویسم نشاید .
و چون احوال عاقلان نویسم هم نشاید .
و هر چه نویسم هم نشاید .
و اگر هیچ ننویسم هم نشاید .
و اگر گویم نشاید .
و اگر خاموش هم گردم نشاید .
و اگر این واگویم نشاید و اگر وانگویم هم نشاید ...
عین القضات

پیوندهای روزانه

هات داگ به روایت پنیر زیره

دوشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۴، ۰۷:۵۵ ق.ظ


اهل هر راهی که باشی ، اهل هر مکتب و مرامی که باشی ، در یک راه با دیگران اشتراک داری ؛ راه بدن ... بدن هم غذا می خواهد و در خوشبینانه ترین حالت برای روزی یک وعده هم که شده باید هم کشید و رفت توی آشپزخانه ... حالا تا این جاش که جبر شکم است و جز این چاره ای نیست ...ولی از این جا به بعد کار کار تخیل و خلاقیت است ... اصلا بگذارید همین جا جمله ای را پایه قرار دهیم و بعد پیرامون همین بگردیم : کسی که آشپزی نکند و در کارش تخیل نداشته باشد معنای خلاقیت و آفرینش را نمی داند ( هر چند که می شود بیش تر روی این جمله کار کرد اما فعلا بدک نیست )

آشپز خانه مرکز خلاقیت یک خانه است ... بگذریم از غذاهایی که مثل قورمه سبزی و قیمه و ... متدی ازلی و ابدی دارند و اندک تغییری درطعم و مزه ی آن ها پیشاپیش شکست خورده است اما در دیگر موارد که کم نیستند جا برای کار زیاد است و عرصه باز ... برای خلق کردن روایتی نو از طعم های تکراری یکی دوتا شکم گرسنه لازم است و اندکی دل خوش و حال و حوصله و یک ریزه ذوق و تخیل ... بقیه اش درست می شود ، قول می دهم من ...

اما اصل مطلب ؛ این که سوسیس و کالباس بد است به کنار ... آشنایی از روستایش برای من نان آورده ... نان گندم خالص این چند روزه که از آن می خورم حاضر نیستم با دنیایی عوضش کنم ..اما این گذری است ... کم پیش می آید ...  زندگی بعضی وقت ها جوری پیش می رود که برای پر کردن این انبان( به قول قدما که البته من با این اصطلاح موافق نیستم) چاره ای نداریم که چند روز پی در پی به همین جور خوراکی ها ، از نیمرو گرفته تا سوسیس و کالباس پناه ببریم ... گاهی هم دوره ی این پناه بردن ها آن قدر طول می کشد که خودمان هم از مزه ی یک نواخت آن ها تبدیل به سوسیس و کالباس می شویم ...

من در یکی ازآخرین پناه بردن هایم ! به سوسیس از سر عجز تکانی به خودم دادم و نتیجه ی تکان این شد که می آید ؛

مواد لازم :

هات داگ یا کوتل ( گوشت ومرغش فرق نمی کند )

پنیر زیره

چیپس

سس خردل

نان باگت یا تافتون!

گوجه و خیار شور

کوکتل یا هات داگ را ترجیحا کباب کنید . درون نان باگت را به طور کامل با پنیر زیره بپوشانید و لایه ای از سس خردل روی پنیر بکشید . چیپس خرد شده را بریزید روی این ها ... و بعد سوسیس را بگذارید وسط نان ... گوجه و خیار شور هم هر کس هر چه قدر خواست اضافه کند ...

لم خوردن این غذا این است که سوسیس باید داغ داغ باشد آن قدر که یک کم دهان را بسوزاند ... به عنوان نوشیدنی هم یک لیوان بزرگ پپسی با با تکه های یخ قلنبه را پیش نهاد می کنم ...

گرسنگان محترم، نوش جان... بخورید که این فرمول معجزه می کند ...


۹۴/۰۸/۱۱
حمیدرضا منایی

تدبیر منزل

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی