پرنده و ظرفش
چهارشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۴، ۰۸:۴۶ ق.ظ
برایش پیام فرستادم : آن سهره ای که گفتی بیا ببر ، هنوز هست ؟
جواب داد : آره ... ولی نگه داری اش دیگر نمی صرفد ... شاهدانه شده کیلویی 10 تومن !
من که حال خودم را هم ندارم ، اما مهرگان پرنده می خواست ... وقتی رفتم سهره را بگیرم از طرف پرسیدم : اگر من نمی آمدم این را ببرم چه کارش می کردی !؟
رفت تو فکر ... سهره اش مالی نبود ... نمی خواند ... اما کار مرا راه می انداخت ...
وقت برگشت مهرگان پرسید : ظرفش هم مال ماست ؟
فشار آوردم تا فهمیدم منظور از ظرف همان قفس است . بعد هم ساکت شد و رفت در مایه های عشق بازی با پرنده ...
سر همین داشتم فکر می کردم اگر یارانه ها برای مردم نان و
آب نشد ، شاید برای پرندگان بشود آزادی ! با این قیمت دانه نگه داشتن
پرنده برای پرنده بازها هم زور دارد چه برسد به مشتری های گذری ...
۸۹/۱۰/۱۵
۹۴/۰۸/۰۶