بی خوابی

بی خوابی

بی خوابی

هیچ گونه کپی برداری از این وبلاگ بدون اجازه و بی ذکر نام نویسنده مجاز نیست...

وطن من زبان من است ، زبان من که مرا به کسی در دورترین نقطه از دنیا پیوند می دهد و از کسی در نزدیکی ام دور می کند...

هر چه می نویسم پنداری دلم خوش نیست و بیشتر آنچه در این روزها نبشتم همه آن است که یقین ندانم نبشتنش بهتر است از نانبشتنش .
ای دوست نه هر چه درست و صواب بوَد روا بوَد که بگویند...
و نباید در بحری افکنم خود را که ساحلش بدید نبود و چیزها نویسم «بی خود » که چون « وا خود » آیم بر آن پشیمان باشم و رنجور .
ای دوست می ترسم و جای ترس است از مکر سرنوشت ....
حقا و به حرمت دوستی که نمی دانم این که می نویسم راه «سعادت » است که می روم یا راه «شقاوت » .
و حقا که نمی دانم که اینکه نبشتم «طاعت » است یا « معصیت » .
کاشکی یکبارگی نادان شدمی تا از خود خلاصی یافتمی !
چون در حرکت و سکون چیزی نویسم رنجور شوم از آن به غایت .
و چون در معاملت راه خدا چیزی نویسم هم رنجور شوم .
و چون احوال عاشقان نویسم نشاید .
و چون احوال عاقلان نویسم هم نشاید .
و هر چه نویسم هم نشاید .
و اگر هیچ ننویسم هم نشاید .
و اگر گویم نشاید .
و اگر خاموش هم گردم نشاید .
و اگر این واگویم نشاید و اگر وانگویم هم نشاید ...
عین القضات

پیوندهای روزانه

.

سه شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۱۸ ب.ظ


وقتی در صدر اسلام مهاجرین از مکه به مدینه رفتند ، انصار یعنی ساکنان مدینه ، خانه و مال و اموال شان را با مهاجرین تقسیم کردند ... این کار برآمده از الگویی است که دین تبلیغ آن را می کند و معتقد است تنها اخلاق برآمده از دین ، به واسطه ی نظام آخرت نگر از پس انجام آن برمی آید ... اما این روزها شاهدیم که جهان غرب با نظام سکولار و مردمانی که دغدغه ی دین ندارند ، در نهایت انسان دوستی در سرزمین و خانه های خود را به روی مهاجرین غالبأ عرب باز کرده اند ... این اتفاق ، یعنی اخلاق برآمده از وجدان انسانی در واقع ایجاد پارادایمی قدرتمند است در برابر آن چه که دین تا به امروز ادعای آن را داشت ... از نظر تئوری بعد از کانت تفکر غالب همین بود اما به شکلی که حالا در تجربه اثبات می شود ، دست کم در کوتاه مدت ، اتفاقی بی نظیر است ... حالا وجدان انسانی و اخلاق ناشی از آن رقیب بسیار جدی تری برای اخلاق دینی خواهد بود ...


۹۴/۰۶/۱۷
حمیدرضا منایی

نظر بازی

نظرات (۱)

سلام
متن جالبی بود .
از سوال های پررنگ من هم این است که چه چیزی در این منطقه وجود دارد که مهاجران غالبا عرب به کشورهای پشتیبان برادر و عرب دیگر پناه نمی برند و همه بسوی سرزمینی می روند که با قرائت اسلام ضد غرب منتظر فروپاشی نظام سکولار و اخلاق گرا ست .
پاسخ:
این قصه ی پر غصه ی خاورمیانه است و مایی که چراغ مان در این خانه می سوزد ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی